كتاب مباني تشخيص روان پزشكي

مشاوره خانواده،ازدواج،كودك،نوجوان،رايگان،تلفني

كتاب مباني تشخيص روان پزشكي

۱۷ بازديد
كتاب مباني تشخيص روانپزشكي بر مبناي دي اس ام 5


با نام خدا
 DSM 5كتاب مباني تشخيص روان پزشكي بر اساس 
فصل دوم اختلالاتي كه معمولا ابتدا در دوران كودكي و نوجواني تشخيص داده ميشوند
اختلال كم توجه-بيش فعال عمدتا بيش فعال تكانشي 314.01f90.1، عمدتا بي توجه 314.00/f90.0، مركب 314.01/f90.2، نا معين 314.9/f90.9،

پرسش غربالگري: چنانچه بيمار كودك باشد-آيا فرزند شما بي قرار است، همواره مشغول 

فعاليت است، تكانشي است و يا نميتواند بر روي كاري كه در دست دارد تمركز كند؟. 
چنانچه بيمار بزرگسال باشد-آيا تا بدانجا كه شما به خاطر داريد بيش فعالي و حواس پرتي مشكلاتي را براي شما ايجاد كرده اند؟.
سر نمونه تشخيصي: برخي كودكان دچار adhd به ويژه پسران صرفا تكانشي و بيش فعال هستند، برخي ديگر به ويژه دختران صرفا بي توجه هستند، اكثر آنها حالت تركيبي از هر دو را نشان داده به طوري كه با بزرگ شدن آنان بيش فعالي كمتر مشكل ساز ميشود، حدود دو سوم آنها در بزرگسالي نيز علايمي معمولا به شكل تخفيف يافته را بروز ميدهند، اين علايم بايد در ذات فرد بوده و در موقعيت هاي مكاني متعدد مانند منزل، مدرسه، مطب بالينگر ديده شوند، اين علايم نبايد صرفا واكنشي به يك موقعيت خاص باشند.
بيش فعال تكانشي بودن: كودك مبتلا نا آرام، پر تلاش، بي صبر و بي تاب بوده و به طور خلاصه انگار همه جا هست، او با سرعت رو به جلوي بيش از حد زندگي ميكند يعني همانند يك مرغ مگس كه تقريبا هيچگاه ساكت، ساكن و آرام نيست. اگر افراد ديگر به طور اتفاقي مانعي بر سر راه وي ايجاد كنند اغلب با شيوه اي بي تفاوت با صداي بلند مورد اعتراض، پرخاش و بي اعتنايي كودك مبتلا قرار ميگيرند، كودك به سرعت از يك فعاليت به فعاليت ديگر ميرود بدون آنكه هيچگاه فعاليت قبلي را به پايان برساند، تاخير در برابر برآوردن خواسته هاي آنان يا مقاومت كردن در برابر وصوصه هايشان نا ممكن به نظر ميرسد، اين كودكان به سرعت و به صورت تكانشي و بدون برنامه ريزي كافي تفكر يا در نظر گرفتن خطرات يا پيامد هاي مربوطه تصميم گيري ميكنند.
كم توجهي: كودك قادر به تمركز كردن نيست، گيج و فراموشكار است و حواس او به سرعت پرت ميشود، او معمولا تاخير دارد، ضرب العجل ها را رعايت نميكند، بي دقت و پر اشتباه است و همواره لوازم خود را گم ميكند، تكاليف وي ظاهري شلخته و آشفته داشته و كيفيت آنها به مراتب پايينتر از توانايي هاي كودك است.
تشخيص افتراقي: نا بالغ بودن طبيعي، تفاوت فردي، اختلال نا فرماني مقابله جويانه ODD، اختلال سلوك، اختلال رشد هوشي، اختلال سازگاري، اختلال رواني ديگر، تمارض.
نكات تشخيصي: افزايش ميزان شيوع، كمبود هاي رشد و نموي، غير اختصاصي بودن علايم ADHD، ضوابطي به غير از وجود علايم شروع زود هنگام-به لحاظ رشد نموي نا متناسب در بيش از يك موقعيت مكاني وجود داشته باشند و سبب ايجاد ناراحتي و مشكلات عملكردي قابل ملاحظه اي شوند و ناشي از هيچ اختلال روانپزشكي ديگري نباشند، تشخيص مرحله به مرحله، وجود علايم 6 تا 12 ماه، نقش محيط، مراجع ارائه دهنده اطلاعات، نقش احتمالي مصرف مواد، مصرف تحريف شده قرص.
اختلال سلوك و اختلال نا فرماني مقابله جويانه:
اختلال سلوك با شروع در كودكي 312.81/f91.1، اختلال سلوك با شروع در نوجواني 312.82/91.f2، اختلال سلوك نا معين 312.89/91.f9، 
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما دچار مشكلات بسياري ميشود؟.
سر نمونه تشخيصي: كودك مبتلا كه بسيار به ندرت ممكن است دختر باشد احترام اندك يا هيچ احترامي براي والدين خود، قوانين يا حقوق يا احساسات ديگران قائل نيست، اين امر سبب بروز الگوي پايدار از بد رفتاري هاي گوناگون و تكراري ميشود كه شمال پرخاشگري هاي كلامي و جسماني، سرقت يا تخريب اموال، فريب كاري، تقلب و دستكاري و نقض مقررات و قوانين هستند، او خانواده را دچار گسستگي كرده، در مدرسه دچار مشكل ميشود و ممكن از به صورت دوره اي با نظام قضايي كودكان و نوجوانان درگير شود، البته مشكلات مربوطه همواره تقصير ديگران هستند.
تشخيص افتراقي: عدم وجود هيچ گونه اختلال رواني، اختلال سازگاري، اختلال نا فرماني مقابله جويانه، اختلالات مصرف مواد، اختلال كم توجهي بيش فعالي، اختلالات افسردگي يا دو قطبي، رفتار ضد اجتماعي در كودكان يا نوجوانان.
نكات تشخيصي: كودك يا محيط، كودك يا ماده، عوامل خطر ساز، ميزان تبديل، ارتباط با ODD.
اختلال بد رفتاري مقابله جويانه 313.81/f91.3 
پرسش غربالگري: آيا با فرزند خود جنگ قدرت بسيار داريد؟.
سر نمونه تشخيصي: كودك مورد نظر براي والدين مايع دردسر است، او در اغلب موارد خشمگين، اهل مشاجره و آماده نه گفتن به همه چيز بوده و تمايلي به اطاعت از قوانين ها و اجراي دستورات ندارد، اين كودك كه در اغلب موارد پسر بوده و گاهي نيز دختر است به سهولت آزرده خاطر شده و در ضمن به نظر ميرسد كه از آزردن ديگران لذت ميبرد، او تمامي محدوده ها را ميآزمايد و همه چيز تقصير ديگران است، كودك احساس ميكند كه هيچگاه كسي او را درك نميكند و همگان از او توقع بيجا دارند و با او منصفانه برخورد نميكنند.
تشخيص افتراقي: لجاجت طبيعي به لحاظ رشد و نمو، مشكل در رابطه بين والد و فرزند، اختلال سازگاري، اختلال سلوك، ADHD، اختلالات افسردگي يا دو قطبي، اختلال اضطراب جدايي.
نكات تشخيصي: احتياط در كارگيري اين تشخيص، نقش انتظارات خانواده، ارتباط با اختلال سلوك، دارو ها و نا فرماني، اولويت بخشيدن به ساير اختلالات.
اختلال رفتاري ايزايي نا معين 312.9/f90.9
اختلال طيف درخود ماندگي 299.00f84.0
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما از برقراري ارتباط بين فردي اجتناب ميورزد؟ سرنخ هاي اجتماعي را درك نميكند، رفتار هاي قالبي عجيبي را تكرار ميكند؟ يا مشكلاتي در گويش دارد؟.
سر نمونه تشخيصي: 
اختلال درخود مانده درخود ماندگي كلاسيك شديد: نميتوان با هيچ اختلال ديگري اشتباه گرفت، مشكلات مربوطه بسيار زود و در دوران شيرخوارگي آغاز شده و تعامل اجتماعي كودك، نمو گويش وي و گنجينه رفتاري او را به شدت مختل ميسازد، كودك مبتلا فاقد توانايي ذاتي و خودكار جهت درك سرنخ هاي اجتماعي و پاسخ دهي به آنها يا فاقد اين نوع توانايي هاي جهت لذت بدن از تعامل اجتماعي است، تماس چشمي متداول، نگاه محبت آميز، لبخند، در آغوش گيري و ابراز هيجان كه همگي زندگي بين فردي ما را قويتر ميسازند ديده نميشوند، گويش به آهستگي شكل گرفته، كيفيتي بسيار محدود، عجيب و غريب و كليشه اي دارد و فاقد قدرت برقراري ارتباط است، رفتار هاي كودك مبتلا نيز آيينمند به گونه اي انعطاف ناپذير تكراري همراه با اشتغال ذهني و فاقد هدف هستند.
اختلال آسپرگر: اختلال آسپرگر شكل خفيفتر درخود ماندگي است كه مستلزم وجود اختلال در گويش نيست، اين اختلال به عنوان يك تشخيص جداگانه به DSMIV افزوده شده ولي در DSM5 حذف شده است.
طيف گسترده تر درخود ماندگي: مشكلات اين بيماران عبارتند از ارتباطات غير كلامي عجيب و غريب، غير عادي بودن علايق و طرز رفتار، بروز رفتار هاي آيين مند ، تكراري و محدود، سلايق انعطاف ناپذير و حساسيت هاي حسي قدرتمند، فقدان لذت و روابط متقابل و صميميت بين فردي و انزوا، قراوت اجتماعي، اين مشكلات در حالت هاي تركيبي گوناگون و با شدت هاي متفاوتي رخ داده، همين امر سبب دشوار شدن تشخيص ميشود، همين كاربرد سرسري از علل افزايش 20 برابري ميزان تشخيص درخود ماندگي قلمداد ميشود كه اخيرا مشاهده شده است.
تشخيص افتراقي: بيماري هاي عصبي كه در شيرخوارگي يا اوايل دوران كودكي آغاز ميشوند يكي از اينها اختلال رت است، اختلال رشد هوشي، اختلال يادگيري اختصاصي، OCD، اختلال اضطراب اجتماعي يا هراس اجتماعي،اسكيزوفرني، اختلال شخصيت اسكيزو تايپي، غير عادي بودن طبيعي.
نكات تشخيصي: ميزان بسيار فزاينده، پرهيز از تشخيص بيش از حد، پايدار بودن تشخيص، كاهش انتظارات، لحاظ كردن تفاوت هاي فردي، جدا سازي از خدمات.
اضطراب جدايي 309.21/f93.0
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما به گونه اي غير عادي از جدا شدن ميترسد؟.
سر نمونه تشخيصي: كودك در هنگامي كه تنها گذاشته ميشود خود را به در و ديوار ميزند و از تنها ماندن وحشت دارد، نگراني از رفتن به مدرسه در روز بعد تقريبا به محض برگشت امروز وي از مدرسه آغاز ميشود، كودك كه خود را به يكي از والدين مي چسباند از شكم درد، اسهال يا سر درد شكايت داشته و التماس دائمي و چانه زدن براي حتي يك روز معافيت از رفتن به مدرسه را آغاز ميكند، با نزديك شدن زمان خواب كودك دلايل پايان ناپذيري را براي بيدار ماندن پيدا كرده و تا هنگامي كه به خواب نرفته است اجازه نميدهد والد مربوطه اتاق وي را ترك كند، كودك از خواب هاي ناگوار ميترسد به كرات بر اثر مشاهده آنها از خواب بيدار ميشود و سر انجام كل طول شب را در تخت خواب والدين ميگذراند، صبح كه فرا ميرسد كودك بي تابي ميكند، ناله ميكند، لگد ميزند، جيغ ميكشد و قهر ميكند و سر انجام به زور به مدرسه فرستاده ميشود، اين كودك هيچ دوستي ندارد زيرا براي بازي كردن منزل را ترك نميكند و همسالانش نيز وير را بچه و ترسو خطاب ميكنند.
تشخيص افتراقي: اضطراب طبيعي رشد نموي، اختلال سازگاري، اختلال رواني ديگر.
نكات تشخيصي: مسير تكاملي، عوامل رشد و نموي، عوامل فرهنگي، فشار رواني، تشخيص در بزرگسالان، سير بيماري.
اختلال رشد هوشي-خفيف 317/f70 متوسط 318.0/f71، شديد 318.1/f72، مفرط 318.2/f73، 
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما مطالب را به كندي ميآموزد؟ آيا اين مسئله مشكلاتي را پديد آورده است؟. 
سر نمونه تشخيصي: كودك مبتلا در آزمون بهره هوشي امتياز پاييني كسب ميكند و امتيازات وي در آزمون هاي عملكرد انطباقي نيز پايين هستند.
تشخيص افتراقي: عمل كرد عقلي مرزي، اختلال طيف درخود ماندگي، اختلال يادگيري اختصاصي، اختلال عصبي شناختي اساسي زوال ذهن، تمارض، اختلالات رواني ديگر.
نكات تشخيصي: انجام آزمون IQ، خطاي اندازه گيري، امتيازات پايين 70 گمراه كننده، سن شروع حتما پيش از 18 سالگي، شدت، اختلالات رواني همزمان، ارتباط با درخود ماندگي، اختلال يادگيري اختصاصي.
اختلال يادگيري اختصاصي خواندن مشكلات اختصاصي درس صحت، سرعت يا درك مطلب در هنگام خواندن315.00/f81.0، رياضيات مشكلاتي اختصاصي در علم حساب، كپي كردن اعداد، علايم يا شناسايي آنها 315.1/f81.2، بيان كتبي مشكلات اختصاصي در دستور زبان ساختمان جمله يا سازماندهي 314.2/f81.81، نا معين 315.9/f81.9 ، 
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما مشكلي در زمينه خواندن، نوشتن يا رياضي دارد؟. 
سر نمونه تشخيصي: عملكرد فرد در عرصه خاصي از آزمون هاي تحصيلي به مراتب پايينتر از آن است كه با در نظر گرفتن سن و IQ كلي و كيفيت تحصيلات قبلي وي از او انتظار ميرود، اين اختلالات با عملكرد تحصيلي، كاري يا ساير جنبه هاي عملكردي زندگي تداخل ميكند.
تشخيص افتراقي: اختلال رشد هوشي، اختلال طيف درخود ماندگي، نقص حسي، ADHD.
نكات تشخيصي: نياز به يك فرد متخصص در زمينه تشخيص، گرفتن آزمون هاي انفرادي، مشكلات مركب، سن تشخيص.
اختلالات تغذيه هرزه خواري در كودكان 307.52/f98.3 
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما اقلام عجيبي مانند رنگ يا خاك ميخورد؟.
سر نمونه تشخيصي: كودك دائما اقلامي ميخورد كه فاقد ارزش غذايي هستند.
تشخيص افتراقي: رفتار طبيعي، آيين مندي هاي پذيرفته شده به عنوان فرهنگي، اختلالات روان پريشي، كمبود تغذيه اي يا گرسنگي طولاني مدت.
نكات تشخيصي: مرحله رشد و نموي، فراواني، سليقه هاي شخصي، جبران تغذيه اي.
اختلال نشخوار 307.53/f98.21 
پرسش غربالگري: آيا فرزند شما در امر بلعيدن غذا به روش معمول با مشكلي رو به رو است؟. 
سر نمونه تشخيصي: كودك به طور پيوسته قادر به بلع ساده مواد غذايي نبوده بلكه آن را بر ميگرداند دوباره ميجود و سپس آن را به بيرون ريخته يا دوباره مي بلعد.
تشخيص افتراقي: نوعي مشكل گوارشي اختلال رشد هوشي.
نكات تشخيصي: مسائل رشد و نموي.
اختلالات دفعي بي اختياري مدفوع 307.7/f98.1


پرسش غربالگري: آيا كودك شما در آموزش به توآلت رفتن با مشكلي رو به رو است؟.
سر نمونه تشخيصي: كودكي كه سن او به حدي رسيده است كه آموزش هاي مربوط به توآلت رفتن را آموخته باشد به طور مكرر در لباس زير خود و در جايي به غير از توآلت به اجابت مزاج ميپردازد.
تشخيص افتراقي: تفاوت هاي فردي طبيعي، اختلال رشد هوشي يا طيف در خود ماندگي.
نكات تشخيصي: سن عقلي زير 4سال مشكلي نيست، تفاوت هاي فرهنگي،.
بي اختياري ادرار 307.6/f98.0،
پرسش غربالگري: آيا كودك شما در زمينه آموزش توآلت رفتن و شب ادراري با مشكلي رو به رو است؟.
سر نمونه تشخيصي: كودكي كه سن او به حدي رسيده است كه آموزش هاي توآلت رفتن را آموخته باشد شب ها در رخت خواب و روزها مكرر در لباس خود ادرار ميكند ، شب ادراري بايد مكرر بوده و در طول چند ماه ادامه داشته باشد.
تشخيص افتراقي: تفاوت هاي طبيعي فردي، اختلال رشد هوشي يا طيف در خود ماندگي.
نكات تشخيصي: سن عقلي تا نرسيدن به 5سالگي طبعي نيست، تفاوت هاي فرهنگي.

فصل سوم اختلالات افسردگي 
اگر يك دوره باشد اختلال افسردگي اساسي دوره منفرد خفيف 296.21 /f32.0، اختلال افسردگي اساسي دوره منفرد متوسط 296.22/f32.1، اختلال افسردگي اساسي دوره منفرد شديدبودن علايم روانپريشي 296.23/f32.2، افسردگي اساسي دوره منفرد شديد همراه با علايم روان پريشي 296.24/f32.3، اختلال افسردگي دوره منفرد نا معين 296.20/f32.9.
اگر راجعه باشد: اختلال افسردگي اساسي راجعه خفيف 296.31/f33.0، اختلال افسردگي اساسي راجعه متوسط 296.32/f33.1، اختلال افسردگي اساسي راجعه شديد بدون علايم روان پريشي 296.33/f33.2، اختلال افسردگي اساسي راجعه شديد همراه با علايم روان پريشي 296.34/f33.3، اختلال افسردگي اساسي راجعه نامعين 296.30/f33.9.
پرسش غربالگري: آيا هيچگاه به قدري افسرده ميشوي كه نتواني وظايفت را انجام دهي؟.
سر نمونه تشخيصي: تمامي امور اين جهان چقدر به نظر من ملال آور كسالتبار، سطحي و بي فايده هستند، فرد احساس ميكند چنان عمگين ،بي علاقه به زندگي و بي تفاوت است كه نميتواند دليلي قانع كننده براي بلند شدن از رختخواب را بيابد، او كه فاقد انرژي و اراده است ممكن است در سرتاسر روز با بي حوصلگيو بي تحركي دراز بكشد، ولي گاه افسردگي شكل پر سر و صداتريداشته با سراسيمگي، بيغراري تحريكپذيري و خشم نسبت به مقدرات و بستگان نزديك خود همراه است. فرد توانايي تفكر صحيح تمركز و حتي گرفتن ساده ترين تصميم ها را نيز از دست ميدهد، زندگي به نظر او مقوايي، بي مزه و توهي از لذت، علاقه و هيجان است، او بسيار اندك يا بسيار زياد ميخورد و ميخوابد، افكار او كند، سنگين و سياه بوده، سرشار از نا اميدي، بيهودگي و بار سنگين بار گناه هستند، تنها آرزوي فرد اين است كه اين زندگي به پاياني قطعي برسد و ابر دائمي بالاي سر فرد كنار رفته و باري كه بر روح و روان فرد سنگيني ميكند از دوش او برداشته شود.
نا همگوني- اختلال افسردگي اساسي به اشكال گوناگون ظهور ميكند انتظار تظاهرات گوناگوني را داشته باشيد. 
علايم روان پريشانه هماهن با خلق- اعتقادات راسخ هزياني عبارتنداز: باور بيماران به اين موضوع كه مسئول مرگ يكي از عزيزان و يا مسئول مسيبت ديگري هستند كه آشكارا خارج از هيته اراده آنها قرار دارد، متمئن از اينكه تمام پول خود را از دست داده اند حتي هنگامي كه با صورت حساب هاي مالي بي عيب و نقص مواجه ميشوند، احساس گزند و آسيب از سوي انتقام جوياني كه به نظر ميرسد قصد دارند فرد را بابت گناهاني نا بخشودني تنبيه كنند، باور راسخ به دليل تاخير چند روزه در پرداخت ماليات به حبس طولاني مدت در زندان محكوم خواهند شد، مطمئن بود از ابتلا به سرطان يا داشتن عضوي از بدن كه فاسد شده يا به صورت غير قابل ترميم آسيب ديده است و غيره. توهم هاي شنوايي نيز ممكن است رخ دهد كه معمولا صداهايي به شدت نكوهنده هستند كه بيرحمانه و با هوشياري تمام بيماران را به دليل افكار كنوني و نيز به دليل خطا ها و جرايم زيادي گذشته شان مورد حمله قرار ميدهند.
علايم روان پريشانه ناهماهنگ با خلق: بيمار دچار هذيان ها و توهم هايي است كه ارتباطي با مزامين افسردگي نداشته بلكه معدل هزيان ها و توهم هايي هستند كه در اسكيزو فرني رخ ميدهند، ولي تنها در دوره افسردگي ديده ميشوند.
ماليخوليا: شديد ترين شكل غير روان پريشانه افسردگي است، هيچ عاملي نميتواند حس ناخوشايند بيمار را از بين ببرد، بيمار اكنون هيچ علاقه اي به مطالبي ندارد كه قبلا براي وي لذت بخش بودند و او نسبت به بهترين خبرها نيز كاملا بيتفاوت است، بدترين لحظات براي بيمار صبحها و هنگام برخواست از خواب است زيرا بيمار محبتخواب را از دست داده و زودتر اغلب مدتي طولاني قبل از طلوع آفتاب بيدار شده و دوباره نميتواند بخوابد، فرد اشتهاي خود را از دست داده است برخي سراسيمه و برخي بي تحرك هستند. 
افسردگي واكنشي: توسط عوامل خارجي استرس زا كليد زده شده از شدت كمتري برخوردار بوده و فراگير است و بيشتر به بافتار پاسخ ميدهد.
الگوي فصلي: به طور منظم با فصل خاصي معمولا زمستان در ارتباط است.
تشخيص افتراقي: اختلالات دو قطبي، عزا داري بدون عارزه، اختلال افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر، اختلال خلق ناشي از مصرف مواد، افسرده خويي، اسكيزوفرني يا اختلال اسكيزو افكتيو، اختلال روان پريشي كوتاه مدت.
نكات تشخيصي: افتراق دادن افسردگي اساسي از بي حوصلگي هاي طبيعي، ارتباط با عوامل استرسزا، سير بيماري.
سوگ در مقابل افسردگي اساسي: علايم سوگ- غم، از دست دادن علايق، كاهش توان، وجود مشكلاتي در خوردن و خوابيدن، كاملا معادل افسردگي اساسي خفيف هستند 
اختلال افسردگي پايدار افسرده خويي 300.4/F34.1.
پرسش غربالگري: آيا شما تقريبا هميشه افسرده هستيد؟. 
سر نمونه تشخيصي: افسردگي مربوطه خفيف ولي تقريبا همواره وجود دارد، بيمار برخي روز هاي خوب و برخي روز هاي بسيار بد را تجربه ميكند ولي اكثر روز هاي وي خاكستري مبهم هستند، علايم افسردگي- نا اميدي، خود انگاره ضعيف، احساس گناه، بيهودگي، انزواي اجتماعي، مشكلاتي در اشتها، خواب و انرژي وجود داشته ولي شدت آنها به مراتب كمتر از شدت افسردگي اساسي است، فرد مبتلا قادر به انجام وظايف خود بوده و ميتواند افسردگي خود را به خوبي پنهان نگه دارد البته به جز افرادي كه او را به خوبي ميشناسند، ولي بار سنگين زندگي همچنان وجود داشته و از سنگيني آن كاسته نميشود.
تشخيص افتراقي: غم وجود طبيعي، اختلال افسردگي اساسي راجعه، اختلالات دو قطبي، اختلال افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر، اختلال افسردگي ناشي از مصرف مواد، اختلالات روان پريشي مزمن.
نكات تشخيصي: مراجع ارائه دهنده اطلاعات، مرز بين اختلال افسردگي پايدار و غم طبيعي، مرز بين اختلال افسردگي پايدار و افسردگي اساسي، ارتباط با يك عامل استرسزا مزمن، ارتباط با اختلال شخصيت، ارتباط با اختلالات دو قطبي، ارتباط با بيماري طبي، ارتباط با مصرف مواد به صورت مزمن.
اختلال ملال پيش از قائدگي 125.6/n94.3.
پرسش غربالگري: آيا شما در حوالي دوران قاعدگي تان دچار علايم جسماني و رواني فراوان ميشويد؟.
سر نمونه تشخيصي: بيمار هميشه پيش از دوره هاي قائدگي خود افسردگي، تحريك پذيري خلق واكنشي يا خلقي كه به طور ناگهاني تغيير پذير است و اضطراب را تجربه ميكند، او ممكن است كاهش علاقه و انرژي، تغييراتي در خواب يا اشتها و مشكلاتي در زمينه تمركز يا انجام وظايف و انواع گوناگوني از علايم جسماني را نيز تجربه كند. 
تشخيص افتراقي: ناراحتي طبيعي پيش از قائدگي، تشديد نوعي بيماري رواني ديگر پيش از قائدگي، تشديد ملال ناشي از نوعي بيماري طبي عمومي پيش از قائدگي.
نكات تشخيصي: شدت، دوام حد اقل يك سال وجود داشته و در بيشتر دوران قائدگي، ضد بارداري هاي خوراكي.
اختلال افسردگي ناشي از مصرف مواد، چنانچه ناشي از مصرف الكل باشد 291.81، چنانچه ناشي از هر مواد ديگر باشد 292.84.
پرسش غربالگري: آيا ممكن است افسردگي شما با مصرف الكل، مواد مخدر يا دارو مرتبط باشد؟.
سر نمونه تشخيصي: علايم افسردگي بر اثر موادي كه به صورت تفريحي مصرف شده نوعي داروي تجويز شده توسط پزشك يا تماس با نوعي سم ايجاد ميشوند، 
تشخيص افتراقي: نوعي افسردگي اوليه، مسموميبا مواد يا قطع مصرف، افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر.
نكات تشخيصي: زمان بندي، شدت، عوامل مرتبط با سن، انجام تست هاي آزمايشگاهي.
اختلال افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر، با علايم افسردگي 293.83/f06.31، با دوره شبهه افسردگي اساسي 293.83/f06.32، با علايم مختلت 293.83/f06.34.
پرسش غربالگري: لطفاً با من در مورد بيماري هاي طبي خود و درمان آنها صحبت كنيد.
سر نمونه تشخيصي: علايم افسردگي ناشي از اثرات فيزيولوژيكي مستقيم يك بيماري طبي هستند.
تشخيص افتراقي: نوعي افسردگي اوليه، اختلال سازگاري، اختلال افسردگي ناشي از مصرف مواد.
نكات تشخيصي: زمان بندي، شدت، عوامل مرتبط با سن، معاينه باليني و انجام تست هاي آزمايشگاهي، ساز و كار، تداخل با دارو ها.
اختلال افسردگي نامعين 311/f32.9.
هرگاه مشخص ساختيد نوعي افسردگي وجود دارد ولي اطلاعات كافي در اختيار نداريد كه بتوانيد افتراق دهيد كه كدام يك از انواع افسردگي است از تشخيص اختلال افسردگي نامعين استفاده كنيد.
اختلال خلق نامعين 296.90/f39، 
هشدار: اختلال خلق كج تنظيمي ايزايي، dmdd با اين مشكلات همراه است- 1. افتراق dmdd با قشقرق هايي كه در كودكان طبيعي است نا ممكن است، 2. افتراق دادن dmdd از قشقرق هايي كه در ساير اختلالات روان پزشكي ديده ميشوند نا ممكن است، 
براي مطالعه بيشتر: اختلال كژتنظيمي خلقي ايذايي(DMDD)
Disruptive Mood Dysregulation Disorder
ملاك هاي تشخيصي :
A . فوران هاي خشم مكرر شديد كه بصورت كلامي يا رفتاري بروز مي كنند. از نظر شدت يا مدت به هيچ وجه با موقعيت موجود يا عامل محرك آن همخواني ندارند.
B. اين فورانات خشم ، با سطح رشدي و نمو فرد هماهنگي ندارد .
C.اين فوران ها بطور متوسط هفته اي سه بار رخ مي دهند .
D. در بين اين فوران ها، در اكثر ساعات روز و تقريبا تمام روز ها خلق بيمار تحريك پذير يا خشمگين است كه توسط ديگران قابل مشاهده مي باشد.
E.ملاك هاي A تا D براي دوازده ماه ادامه دارد.در اين مدت هيچ گاه دوره حداقل سه ماهه متوالي وجود ندارد كه بيمار فاقد تمامي ملاك هاي Aتا D باشد.
F.ملاك هاي A وD در حداقل دومورد از موقعيت هاي زير وجود دارد(منزل،مدرسه،با همسالان) و در حداقل يكي از آنها شديد است.
G. اين تشخيص نبايد براي بار نخست، قبل از شش سالگي يا بعد از هجده سالگي گذاشت .
H. سن شروع ملاك هاي A تا E بايد قبل از ده سالگي باشد .
I.هيچ گاه دوره مجزاي خلقي طولاني تر از يك روز وجود نداشته كه در آن تمام ملاك هاي تشخيصي مانيا يا هيپو مانيا به جز ملاك مدت بر آورده شده باشد.
DMDD
DMDD
نكته: نمي توان تشخيص همزمان با اختلال نافرماني مقابله جويانه،اختلال انفجاري يا اختلال دوقطبي عنوان نمود.
ولي امكان همزماني با افسردگي اساسي ، اختلالADHD،اختلال سلوك،اختلال مصرف مواد وجود دارد.
در صورت اختلالDMDDو اختلال نافرماني مقابله جويانه بايد فقط اختلال DMDD را ثبت نمود.
ويژگي هاي تشخيصي: ويژگي اصلي اختلالDMDD وجود تحريك پذيري مزمن مداوم و شديد است. تظاهرات باليني اين تحريك پذيري شديد به دو صورت مشاهده ميشود: نخست فوران هاي خشم مكرر كه عمدتا در واكنشي به ناكامي، بصورت كلامي يا رفتار رخ ميدهد.اين عصبانيت ها به دفعات زياد (بطور متوسط هفته اي سه بار )در طي حداقل يكسال و حد اقل در دو موقعيت متفاوت مانند خانه يا مدرسه رخ ميدهد و با سن رشدي فرد متناسب نيست. شكل دوم: تظاهر تحريك پذيري شديد ،خلق عصباني يا تحريك پذير مداوم و مرضي است كه در بين فوران هاي خشم آني ديده مي شود. اين خلق عصباني يا تحريك پذير بايد از صفات شخصيتي كودك نشات گرفته باشد و در اكثر اوقات روز و تقريبا همه روزها ديده شود و از نظر اطرافيان كودك چشمگير باشد .شاه علامت كليدي اين اختلال تحريك پذيري شديد،مستمر و غير دوره اي آن است.
شيوع: مجموع شيوع در دوره شش ماهه تا يكساله در كودكان و نوجوانان حدود دو تا پنج درصد تخمين زده ميشود.در پسر ها و در سنين دبستان، بيشتر از دختر ها و سنين نوجواني مي باشد.
بروز و سير: اختلالDMDD بايد قبل از ده سالگي آغاز شده باشد ولي در مورد كودكاني كه سن رشدي آنها كمتر از شش سال است، نبايد اين تشخيص را گذاشت. در بازه سني ۷تا ۱۸ سال استفاده مي شود. ميزان تبديل تحريك پذيري شديد غير دوره اي به اختلال دوقطبي خيلي كم است ، در عوض اين كودكان در معرض ابتلا به افسردگي يك قطبي يا اختلالات اضطرابي هستند.اختلال DMDD قبل از بلوغ شايع است و هر چه بسمت بزرگسالي مي رويم از شيوع آن كاسته مي شود.
تشخيص افتراقي:
اختلال دو قطبي : وجه اختلافشان سير طولي علايم كليدي است.در مانيا والدين زمان مشخص شروع تغييرات چشمگير خلق و رفتار كودك را از مواقع عادي شناسايي مي نمايند، برعكس در اختلال DMDD مستمر بوده براي ماه ها ادامه دارد، هر چند دچار فراز و نشيب هايي مي شود.تحريك پذيري شديد مستمر وجه مشخصه اين اختلال مي باشد. اگر كودكي حتي يكبار دچار مانيا يا هيپو مانيا شده باشد نميتوان تشخيص اختلال DMDD را گذاشت.
اختلال نافرماني مقابله جويانه: ويژگي كليدي در اختلالDMDD وجود فوران هاي مكرر شديد خشم وآشفتگي مستمر خلقي بين اين فوران ها است.در يكي از موقعيت هاي (مدرسه ،خانواده با همسالان ) تخريب شديد و در موقعيت دوم خفيف تا متوسط ايجاد كرده باشد.
نكته:تشخيص هاي همبود اختلال ADHD؛ افسردگي اساسي و اختلال اضطرابي است.

فصل سوم اختلالات افسردگي 
اگر يك دوره باشد اختلال افسردگي اساسي دوره منفرد خفيف 296.21 /f32.0، اختلال افسردگي اساسي دوره منفرد متوسط 296.22/f32.1، اختلال افسردگي اساسي دوره منفرد شديدبودن علايم روانپريشي 296.23/f32.2، افسردگي اساسي دوره منفرد شديد همراه با علايم روان پريشي 296.24/f32.3، اختلال افسردگي دوره منفرد نا معين 296.20/f32.9.
اگر راجعه باشد: اختلال افسردگي اساسي راجعه خفيف 296.31/f33.0، اختلال افسردگي اساسي راجعه متوسط 296.32/f33.1، اختلال افسردگي اساسي راجعه شديد بدون علايم روان پريشي 296.33/f33.2، اختلال افسردگي اساسي راجعه شديد همراه با علايم روان پريشي 296.34/f33.3، اختلال افسردگي اساسي راجعه نامعين 296.30/f33.9.
پرسش غربالگري: آيا هيچگاه به قدري افسرده ميشوي كه نتواني وظايفت را انجام دهي؟.
سر نمونه تشخيصي: تمامي امور اين جهان چقدر به نظر من ملال آور كسالتبار، سطحي و بي فايده هستند، فرد احساس ميكند چنان عمگين ،بي علاقه به زندگي و بي تفاوت است كه نميتواند دليلي قانع كننده براي بلند شدن از رختخواب را بيابد، او كه فاقد انرژي و اراده است ممكن است در سرتاسر روز با بي حوصلگيو بي تحركي دراز بكشد، ولي گاه افسردگي شكل پر سر و صداتريداشته با سراسيمگي، بيغراري تحريكپذيري و خشم نسبت به مقدرات و بستگان نزديك خود همراه است. فرد توانايي تفكر صحيح تمركز و حتي گرفتن ساده ترين تصميم ها را نيز از دست ميدهد، زندگي به نظر او مقوايي، بي مزه و توهي از لذت، علاقه و هيجان است، او بسيار اندك يا بسيار زياد ميخورد و ميخوابد، افكار او كند، سنگين و سياه بوده، سرشار از نا اميدي، بيهودگي و بار سنگين بار گناه هستند، تنها آرزوي فرد اين است كه اين زندگي به پاياني قطعي برسد و ابر دائمي بالاي سر فرد كنار رفته و باري كه بر روح و روان فرد سنگيني ميكند از دوش او برداشته شود.
نا همگوني- اختلال افسردگي اساسي به اشكال گوناگون ظهور ميكند انتظار تظاهرات گوناگوني را داشته باشيد. 
علايم روان پريشانه هماهن با خلق- اعتقادات راسخ هزياني عبارتنداز: باور بيماران به اين موضوع كه مسئول مرگ يكي از عزيزان و يا مسئول مسيبت ديگري هستند كه آشكارا خارج از هيته اراده آنها قرار دارد، متمئن از اينكه تمام پول خود را از دست داده اند حتي هنگامي كه با صورت حساب هاي مالي بي عيب و نقص مواجه ميشوند، احساس گزند و آسيب از سوي انتقام جوياني كه به نظر ميرسد قصد دارند فرد را بابت گناهاني نا بخشودني تنبيه كنند، باور راسخ به دليل تاخير چند روزه در پرداخت ماليات به حبس طولاني مدت در زندان محكوم خواهند شد، مطمئن بود از ابتلا به سرطان يا داشتن عضوي از بدن كه فاسد شده يا به صورت غير قابل ترميم آسيب ديده است و غيره. توهم هاي شنوايي نيز ممكن است رخ دهد كه معمولا صداهايي به شدت نكوهنده هستند كه بيرحمانه و با هوشياري تمام بيماران را به دليل افكار كنوني و نيز به دليل خطا ها و جرايم زيادي گذشته شان مورد حمله قرار ميدهند.
علايم روان پريشانه ناهماهنگ با خلق: بيمار دچار هزيان ها و توهم هايي است كه ارتباطي با مزامين افسردگي نداشته بلكه معدل هزيان ها و توهم هايي هستند كه در اسكيزو فرني رخ ميدهند، ولي تنها در دوره افسردگي ديده ميشوند.
ماليخوليا: شديد ترين شكل غير روان پريشانه افسردگي است، هيچ عاملي نميتواند حس ناخوشايند بيمار را از بين ببرد، بيمار اكنون هيچ علاقه اي به مطالبي ندارد كه قبلا براي وي لذت بخش بودند و او نسبت به بهترين خبرها نيز كاملا بيتفاوت است، بدترين لحظات براي بيمار صبحها و هنگام برخواست از خواب است زيرا بيمار محبتخواب را از دست داده و زودتر اغلب مدتي طولاني قبل از طلوع آفتاب بيدار شده و دوباره نميتواند بخوابد، فرد اشتهاي خود را از دست داده است برخي سراسيمه و برخي بي تحرك هستند. 
افسردگي واكنشي: توسط عوامل خارجي استرس زا كليد زده شده از شدت كمتري برخوردار بوده و فراگير است و بيشتر به بافتار پاسخ ميدهد.
الگوي فصلي: به طور منظم با فصل خاصي معمولا زمستان در ارتباط است.
تشخيص افتراقي: اختلالات دو قطبي، عزا داري بدون عارزه، اختلال افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر، اختلال خلق ناشي از مصرف مواد، افسرده خويي، اسكيزوفرني يا اختلال اسكيزو افكتيو، اختلال روان پريشي كوتاه مدت.
نكات تشخيصي: افتراق دادن افسردگي اساسي از بي حوصلگي هاي طبيعي، ارتباط با عوامل استرسزا، سير بيماري.
سوگ در مقابل افسردگي اساسي: علايم سوگ- غم، از دست دادن علايق، كاهش توان، وجود مشكلاتي در خوردن و خوابيدن، كاملا معادل افسردگي اساسي خفيف هستند 
اختلال افسردگي پايدار افسرده خويي 300.4/F34.1.
پرسش غربالگري: آيا شما تقريبا هميشه افسرده هستيد؟. 
سر نمونه تشخيصي: افسردگي مربوطه خفيف ولي تقريبا همواره وجود دارد، بيمار برخي روز هاي خوب و برخي روز هاي بسيار بد را تجربه ميكند ولي اكثر روز هاي وي خاكستري مبهم هستند، علايم افسردگي- نا اميدي، خود انگاره ضعيف، احساس گناه، بيهودگي، انزواي اجتماعي، مشكلاتي در اشتها، خواب و انرژي وجود داشته ولي شدت آنها به مراتب كمتر از شدت افسردگي اساسي است، فرد مبتلا قادر به انجام وظايف خود بوده و ميتواند افسردگي خود را به خوبي پنهان نگه دارد البته به جز افرادي كه او را به خوبي ميشناسند، ولي بار سنگين زندگي همچنان وجود داشته و از سنگيني آن كاسته نميشود.
تشخيص افتراقي: غم وجودي طبيعي، اختلال افسردگي اساسي راجعه، اختلالات دو قطبي، اختلال افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر، اختلال افسردگي ناشي از مصرف مواد، اختلالات روان پريشي مزمن.
نكات تشخيصي: مراجع ارائه دهنده اطلاعات، مرز بين اختلال افسردگي پايدار و غم طبيعي، مرز بين اختلال افسردگي پايدار و افسردگي اساسي، ارتباط با يك عامل استرسزا مزمن، ارتباط با اختلال شخصيت، ارتباط با اختلالات دو قطبي، ارتباط با بيماري طبي، ارتباط با مصرف مواد به صورت مزمن.
اختلال ملال پيش از قائدگي 125.6/n94.3.
پرسش غربالگري: آيا شما در حوالي دوران قائدگي تان دچار علايم جسماني و رواني فراوان ميشويد؟.
سر نمونه تشخيصي: بيمار هميشه پيش از دوره هاي قائدگي خود افسردگي، تحريك پذيري خلق واكنشي يا خلقي كه به طور ناگهاني تغيير پذير است و اضطراب را تجربه ميكند، او ممكن است كاهش علاقه و انرژي، تغييراتي در خواب يا اشتها و مشكلاتي در زمينه تمركز يا انجام وظايف و انواع گوناگوني از علايم جسماني را نيز تجربه كند. 
تشخيص افتراقي: ناراحتي طبيعي پيش از قائدگي، تشديد نوعي بيماري رواني ديگر پيش از قائدگي، تشديد ملال ناشي از نوعي بيماري طبي عمومي پيش از قائدگي.
نكات تشخيصي: شدت، دوام حد اقل يك سال وجود داشته و در بيشتر دوران قائدگي، ضد بارداري هاي خوراكي.
اختلال افسردگي ناشي از مصرف مواد، چنانچه ناشي از مصرف الكل باشد 291.81، چنانچه ناشي از هر مواد ديگر باشد 292.84.
پرسش غربالگري: آيا ممكن است افسردگي شما با مصرف الكل، مواد مخدر يا دارو مرتبط باشد؟.
سر نمونه تشخيصي: علايم افسردگي بر اثر موادي كه به صورت تفريحي مصرف شده نوعي داروي تجويز شده توسط پزشك يا تماس با نوعي سم ايجاد ميشوند، 
تشخيص افتراقي: نوعي افسردگي اوليه، مسموميبا مواد يا قطع مصرف، افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر.
نكات تشخيصي: زمان بندي، شدت، عوامل مرتبط با سن، انجام تست هاي آزمايشگاهي.
اختلال افسردگي ناشي از بيماري طبي ديگر، با علايم افسردگي 293.83/f06.31، با دوره شبهه افسردگي اساسي 293.83/f06.32، با علايم مختلت 293.83/f06.34.
پرسش غربالگري: لطفا با من در مورد بيماري هاي طبي خود و درمان آنها صحبت كنيد.
سر نمونه تشخيصي: علايم افسردگي ناشي از اثرات فيزيولوژيكي مستقيم يك بيماري طبي هستند.
تشخيص افتراقي: نوعي افسردگي اوليه، اختلال سازگاري، اختلال افسردگي ناشي از مصرف مواد.
نكات تشخيصي: زمان بندي، شدت، عوامل مرتبط با سن، معاينه باليني و انجام تست هاي آزمايشگاهي، ساز و كار، تداخل با دارو ها.
اختلال افسردگي نامعين 311/f32.9.
هرگاه مشخص ساختيد نوعي افسردگي وجود دارد ولي اطلاعات كافي در اختيار نداريد كه بتوانيد افتراق دهيد كه كدام يك از انواع افسردگي است از تشخيص اختلال افسردگي نامعين استفاده كنيد.
اختلال خلق نامعين 296.90/f39، 
هشدار: اختلال خلق كج تنظيمي ايزايي، dmdd با اين مشكلات همراه است- 1. افتراق dmdd با قشقرق هايي كه در كودكان طبيعي است نا ممكن است، 2. افتراق دادن dmdd از قشقرق هايي كه در ساير اختلالات روان پزشكي ديده ميشوند نا ممكن است، 
براي مطالعه بيشتر: اختلال كژتنظيمي خلقي ايذايي(DMDD)
Disruptive Mood Dysregulation Disorder
ملاك هاي تشخيصي :
A . فوران هاي خشم مكرر شديد كه بصورت كلامي يا رفتاري بروز مي كنند. از نظر شدت يا مدت به هيچ وجه با موقعيت موجود يا عامل محرك آن همخواني ندارند.
B. اين فورانات خشم ، با سطح رشدي و نمو فرد هماهنگي ندارد .
C.اين فوران ها بطور متوسط هفته اي سه بار رخ مي دهند .
D. در بين اين فوران ها، در اكثر ساعات روز و تقريبا تمام روز ها خلق بيمار تحريك پذير يا خشمگين است كه توسط ديگران قابل مشاهده مي باشد.
E.ملاك هاي A تا D براي دوازده ماه ادامه دارد.در اين مدت هيچ گاه دوره حداقل سه ماهه متوالي وجود ندارد كه بيمار فاقد تمامي ملاك هاي Aتا D باشد.
F.ملاك هاي A وD در حداقل دومورد از موقعيت هاي زير وجود دارد(منزل،مدرسه،با همسالان) و در حداقل يكي از آنها شديد است.
G. اين تشخيص نبايد براي بار نخست، قبل از شش سالگي يا بعد از هجده سالگي گذاشت .
H. سن شروع ملاك هاي A تا E بايد قبل از ده سالگي باشد .
I.هيچ گاه دوره مجزاي خلقي طولاني تر از يك روز وجود نداشته كه در آن تمام ملاك هاي تشخيصي مانيا يا هيپو مانيا به جز ملاك مدت بر آورده شده باشد.
DMDD
DMDD
نكته: نمي توان تشخيص همزمان با اختلال نافرماني مقابله جويانه،اختلال انفجاري يا اختلال دوقطبي عنوان نمود.
ولي امكان همزماني با افسردگي اساسي ، اختلالADHD،اختلال سلوك،اختلال مصرف مواد وجود دارد.
در صورت اختلالDMDDو اختلال نافرماني مقابله جويانه بايد فقط اختلال DMDD را ثبت نمود.
ويژگي هاي تشخيصي: ويژگي اصلي اختلالDMDD وجود تحريك پذيري مزمن مداوم و شديد است. تظاهرات باليني اين تحريك پذيري شديد به دو صورت مشاهده ميشود: نخست فوران هاي خشم مكرر كه عمدتا در واكنشي به ناكامي، بصورت كلامي يا رفتار رخ ميدهد.اين عصبانيت ها به دفعات زياد (بطور متوسط هفته اي سه بار )در طي حداقل يكسال و حد اقل در دو موقعيت متفاوت مانند خانه يا مدرسه رخ ميدهد و با سن رشدي فرد متناسب نيست. شكل دوم: تظاهر تحريك پذيري شديد ،خلق عصباني يا تحريك پذير مداوم و مرضي است كه در بين فوران هاي خشم آني ديده مي شود. اين خلق عصباني يا تحريك پذير بايد از صفات شخصيتي كودك نشات گرفته باشد و در اكثر اوقات روز و تقريبا همه روزها ديده شود و از نظر اطرافيان كودك چشمگير باشد .شاه علامت كليدي اين اختلال تحريك پذيري شديد،مستمر و غير دوره اي آن است.
شيوع: مجموع شيوع در دوره شش ماهه تا يكساله در كودكان و نوجوانان حدود دو تا پنج درصد تخمين زده ميشود.در پسر ها و در سنين دبستان، بيشتر از دختر ها و سنين نوجواني مي باشد.
بروز و سير: اختلالDMDD بايد قبل از ده سالگي آغاز شده باشد ولي در مورد كودكاني كه سن رشدي آنها كمتر از شش سال است، نبايد اين تشخيص را گذاشت. در بازه سني ۷تا ۱۸ سال استفاده مي شود. ميزان تبديل تحريك پذيري شديد غير دوره اي به اختلال دوقطبي خيلي كم است ، در عوض اين كودكان در معرض ابتلا به افسردگي يك قطبي يا اختلالات اضطرابي هستند.اختلال DMDD قبل از بلوغ شايع است و هر چه بسمت بزرگسالي مي رويم از شيوع آن كاسته مي شود.
تشخيص افتراقي:
اختلال دو قطبي : وجه اختلافشان سير طولي علايم كليدي است.در مانيا والدين زمان مشخص شروع تغييرات چشمگير خلق و رفتار كودك را از مواقع عادي شناسايي مي نمايند، برعكس در اختلال DMDD مستمر بوده براي ماه ها ادامه دارد، هر چند دچار فراز و نشيب هايي مي شود.تحريك پذيري شديد مستمر وجه مشخصه اين اختلال مي باشد. اگر كودكي حتي يكبار دچار مانيا يا هيپو مانيا شده باشد نميتوان تشخيص اختلال DMDD را گذاشت.
اختلال نافرماني مقابله جويانه: ويژگي كليدي در اختلالDMDD وجود فوران هاي مكرر شديد خشم وآشفتگي مستمر خلقي بين اين فوران ها است.در يكي از موقعيت هاي (مدرسه ،خانواده با همسالان ) تخريب شديد و در موقعيت دوم خفيف تا متوسط ايجاد كرده باشد.
نكته:تشخيص هاي همبود اختلال ADHD؛ افسردگي اساسي و اختلال اضطرابي است.

فصل چهارم اختلالات دو قطبي
اختلال دو قطبي I 296.Xx، دوره منفرد شيدايي I اختلال دو قطبي /0x اختلال دو قطبي I آخرين دوره نيمه شيدايي/40 آخرين دوره شيدايي /4x آخرين دوره افسردگي /5x اخرين دوره مختلت /6x آخرين دوره نامعين /7، خفيف /x1، متوسط /x2، شديد /x3، شديد همراه با علايم روانپريشي /x4، در حالت فروكش نسبي /x5، در حالت فروكش كامل /x6، نامعين /x0، 
پرسش غربالگري: آيا دچار نوسان هاي خلقي هستيد؟، يعيني گاهي به سمت بالا و گاهي به سمت پايين؟. 
سر نمونه تشخيصي: دوره هاي خوشي در اختلال دو قطبي I ميتوانند حد اقل ميتوانند تا مدتي محشر باشند، دنيا به كام اين بيماران است، بيمار همه چيز را بسيار لطيف، راحت، فوق العاده و زنده حس ميكند، رنگها زرق و برق بيشتري دارند، غذا لذيذتر است، روابط جنسي دلپذيرتر هستند و لطيفه ها خنده دار تر به نظر ميرسند، بيمار در حال پرواز در اوج بوده، داراي انگاره هاي گسترده، تمايلات متعالي، اعتماد به نفس بالا، انرژي پايان ناپذير است، ذهن او پر شتاب بوده، كلام وي با تكه و ايهام همراه است و بدن او در حركت دائم است، هيچ كاري وجود ندارد كه او نتواند انجام دهد، و محدوديت هاي زندگي در مورد وي صدق نميكنند، به نظر ميرسد هيچ نيازي به خواب و خوراك و كارهاي سخت روزمره وجود ندارد، وظايف محوله بسيار زياد و فرصت زماني اندك است، تكانه ها حالت افسار گسيخته دارند، سرمايه گزاري بي محابا، ولخرجي، اين سرخوشي سر انجام از حالت شور و نشاط فراوان به تحريك پذيري بيصبرانه تغيير شكل ميدهد، افزايش انرژي در سراسيمگي ادقام شده سپس به خستگي مفرط تبديل ميشود، افكار گسترش يابنده ميتوانند به هزيان هاي روان پريشانه تبديل شوند، در پايان هر دوره شيدايي يك دوره سقوط اجتناب ناپذير وجود دارد كه با افتادن در ورته افسردگي همراه است، برخي افراد از همان آغاز امر دچار دوره هاي مختلطبوده، داراي علايم متناوب شيدايي و افسردگي هستند كه به سرعت به يكديگر تبديل ميشوند و دچار بيخوابي، سراسيمگي و تحريكپذيري بسيار هم هستند، نخستين دوره اختلال دو قطبي I معمولا پيش از 35 سالگي آغاز ميشود و اكثر افراد دوره هاي متعددي را در طول زندگي تجربه ميكنند.
تشخيص افتراقي: اختلال افسردگي اساسي، اختلال دو قطبي II، اختلال خلق ادواري، نوسانات طبيعي خلق، اختلال اسكيزو افكتيو، اسكيزو فرني، اختلال دو قطبي ناشي از بيماري طبي ديگر، اختلال دو قطبي ناشي از مصرف مواد.
نكات تشخيصي: شيدايي به عنوان فوريت تشخيصي، عدم رعايت درمان،بستري كردن، مراجع ارائه دهنده اطلاعات، دوره هاي شيدايي تك قطبي، دو قطبي مختلط، نقش مواد، شروع دير رس، اختلال اسكيزو افكتيو، 
عواملي كه به نفع تشخيص دو قطبي I هستند: سابقه خانوادگي اختلال دو قطبي، دوره هاي مبهم قبلي نيمه شيدايي يا مختلط، شيدايي قبلي ناشي از مصرف مواد يا شيدايي هايي كه به طور نامتناسب شديد يا طولاني هستند، 
اختلال دو قطبي II 296.89/f31.81،
پرسش غربالگري: آيا دچار نوسانات خلقي هستيد؟، يعني گاهي به سمت بالا و گاهي به سمت پايين؟.
سر نمونه تشخيصي: پيش از آنكه بتوان اختلال دو قطبي II را مطرح كرد بايد سه شرط محقق شود، نخست آنكه فرد بايد داراي علايم افسردگي اساسي تك قطبي باشد، دوم اينكه فرد بايد يك دوره نيمه شيدايي بارز را تجربه كرده باشد، سوم آنكه وي هرگز نبايد شيدايي كامل را تجربه كرده باشد. اگر چنين دوره اي را تجربه كرده باشد آنگاه تشخيص اختلال دو قطبي I مطرح است نه اختلال دو قطبي II، واژه نيمه شيدايي صرفا روشي شيك براي بيان كمتر از شيدايي است البته نيمه شيدايي واقعا از شدت كمتري در برابر دوره شيدايي برخوردار است ولي با همان علايم خلق افزايش يافته، اعتماد به نفس بالا، مطرح كردن لطيفه هاي نيش دار، افزايش انرژي، خونگرمي همراه با مزاحمت و نياز كمتر به خواب و استراحت همراه است، نوسانات خلق مربوطه بايد به گونه اي متمايز بالاتر از حالت معمول فرد باشد، نكته اي منحسربه فرد در باره دوره نيمه شيدايي آن است كه به خودي خود سبب ناراحتي يا مشكل قابل ملاحظه اي به لحاظ باليني نميشود.
تشخيص افتراقي: اختلال افسردگي اساسي، اختلال دو قطبي I، اختلال خلق ادواري، نوسانات طبيعي خلق، اختلال دو قطبي ناشي از بيماري طبي ديگر سكته مغزي و پر كاري تيروئيد، اختلال دو قطبي ناشي از مصرف مواد، ADHD وجوه مشترك- حواس پرتي، بيش فعالي و تكانشي بودن.
نكات تشخيصي: تصميمي دشوار، تصميمگيري در مورد آنچه طبيعي قلمداد ميشود، سر نخهاي مربوط به سن شروع، سابقه خانوادگي، سرنخهاي ديگر، افسردگي اساسي در ابتداي امر، تصميمگيري مشترك،شدت.
اختلال خلق ادواري 301.13/f34.0
پرسش غربالگري:آيا دچار نوسانات خلقي هستيد يعنيگاهي رو به بالا و گاهي رو به پايين؟.
سر نمونه تشخيصي: فرد مبتلا دچار علايم متناوب نيمه شيدايي و افسردگي است كه سبب اختلال يا ناراحتي قابل ملاحظه اي به لحاظ باليني ميشود ولي شدت آنها هيچگاه به حدي نميرسد كه در معيار هاي تشخيصي اختلال دو قطبي I يا اختلال دو قطبي II قرار گيرد، اين افراد از دم دمي مزاج ترين و غير قابل پيشبيني ترين افراد قلمداد ميشوند، اگر در دوره خوشيشان با آنها برخورد كنيد به بهترين دوست آنها تبديل خواهيد شد گفت و گوي شما با هم لطيف و با تراوت و پر از لطيفه خواهد بود و ديري نخواهد پاييد كه سفري هيجان انگيز را براي هفته آينده برنامه ريزي ميكند، اگر هفته بعد با آنها تماس بگيريد تمامي قرار ها و وعده ها به فراموشي سپرده شده اند اين افراد در هنگام پايين بودن سطح خلق تمايل دارند تنها باشند، براي رفتن به محل كار مشكل دارند، چشم انداز روشن نيمه شيدايي رنگ باخته و به ابري تيره تبديل ميشود.
تشخيص افتراقي: نوسانات طبيعي خلق: اختلال افسردگي اساسي، اختلال دو قطبي I، اختلال دو قطبي II، اختلال دو قطبي ناشي از بيماري طبي ديگر، اختلال دو قطبي ناشي از مصرف مواد.
نكات تشخيصي: شدت هيجاني طبيعي، شدت نوسانات خلقي، مصرف مواد، شروع دير رس.
اختلال دو قطبي ناشي از مصرف مواد (الكل 291.89) (چنانچه از مصرف مواد ديگر باشد 292.84)،
پرسش غربالگري: آيا دچار نوسانات خلقي فروان شده ايد كه با مصرف مواد مخدر، نوشيدن الكل و قهوه، مصرف دارو يا ق

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.